- پیش رس
- کسی که پیش از دیگران بمقصد برسد
معنی پیش رس - جستجوی لغت در جدول جو
- پیش رس
- کسی که پیش از دیگران به مقصد برسد، پیش رسنده، آنچه پیش تر از وقت مقرر فرابرسد، میوه ای که زودتر از نوع خود به دست آید، نوبر
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
برابر، روبرو
جلو رو، برابر، رو به رو
Precursor
предшественник
Vorläufer
попередник
prekursor
precursor
precursore
precursor
précurseur
voorloper
ผู้บุกเบิก
pelopor
अग्रदूत
mtangulizi
পূর্বসূরী
پیشرو
آنکه از همگان زودتر رسد کسی که جلوتر از دیگران واصل شود: بمنزل رسد از همه پیشتر بود عزت پیشرس بیشتر. (هاتفی)، جوان شاب، میوه ای که بیش از میوه های موسم خود پخته گردد نوبر گلی که زودتر از فصل خود پدید آید: سخن بوسه که جنگست گل پیشرسش بچه امید من غنچه دهان عرض کنم ک (صائب) هم طالع بیدیم دین باغ که باشد سر پیش فکندن ثمر پیشرس ما. (صائب)
آنکه از عقب و از پی رسد آنکه از دنبال آید و ملحق گردد
آنکه از پی برسد، آنکه از دنبال آید و به دیگران ملحق شود، پی رسنده، ازپی رسنده
پیش از دیگری رسیدنملحق گشتن قبل از دیگری، پخته شدن میوه زودتر از میوه های هم صنف خود
انگاره
پیش نیاز
اهداء
بودجه
قبل از